تصویر ذهنی از بدن

تصویر ذهنی از بدن به چه معناست؟

تصویر ذهنی از بدن به نگرش فردی، اعتقادات و درک فرد از بدن خود اشاره دارد. تصویر هر فرد از بدن خود به عوامل زیر بستگی دارد:

  • باور او نسبت به ظاهر خود
  • احساسش نسبت به بدن خود
  • کنترل بدن در زمان حرکت
  • احساس وی نسبت به قد، وزن و شکل بدن خود

این احساس می تواند منفی یا مثبت باشد.

تصویر منفی از بدن اغلب با اختلال بدریخت انگاری بدن، اختلال یکپارچگی هویت بدن و اختلالات خوردن در ارتباط است.

تصویر مثبت از بدن:

فردی که تصویر مثبتی از بدن خود دارد، دارای درک واضح و درستی از شکل بدن خود است که

دیگران هم با آن موافق هستند.

فرد از شکل ظاهر خود راضی است، آن را قبول دارد و احساس خوبی درباره ظاهر و بدن خود دارد،

حتی اگر با تصویر رسانه ها و آنچه مطلوب خانواده و دوستان توصیه می کنند مطابقت نداشته باشد.

آنها آگاه هستند که این بدن نه شخصیت آنهاست. بنابراین از ظاهر خود احساس غرور می کنند و

نسبت به بدن خود احساس اعتماد به نفس دارند.

سبک زندگی سالم، رژیم غذایی متعادل و ورزش کردن با تصویر مثبت از بدن مرتبط است.

تصویر منفی از بدن:

تصویر منفی از بدن می تواند از احساس فرد از عدم تطابق با انتظارات جامعه، دوستان و فامیل ناشی شود.

آنها دائما خود را با دیگران مقایسه می کنند و در این میان احساس ناکافی بودن می کنند.

فرد از ظاهر خود احساس بدی دارد و خجالت می کشد. این دسته افراد دید غیر واقعی نسبت

به ظاهر خود دارند. فرد به آیینه نگاه می کند و خود را به طرز غریبی نافرم می بیند. برای مثال،

زنی با شاخص توده بدنی طبیعی خود را چاق می بیند.

برخی از افراد دچار اختلال بدریخت انگاری بدن می شوند. فرد به حدی از خود تصور منفی دارد،

که به دنبال جراحی های زیبایی بر می آید در حالی که ظاهر وی به نظر دیگران کاملا طبیعی است.

بیمار دائما تحت رژیم های سخت است و بی حد و مرز ورزش می کند.

چنین عارضه ای از آنجا خطرناک است که می تواند موجب ابتلا به بیماری های سلامت روان

مانند افسردگی شود و حتی جان او را نیز تهدید کند.

تصویر ذهنی از بدن از کجا نشات می گیرد؟

تصویر ذهنی از بدن به تنهایی ایجاد نمی شود. فرهنگ، خانواده و دوستان چنین تصویری را می سازند.

همه آنها می توانند افراد را متقاعد کنند که چیزی تحت عنوان بدن ایده آل وجود دارد.

تبلیغات نشان می دهند که بدن مردان باید پر از عضلات سفت باشد و زنان باید لاغر باشند.

اما این تصویر واقعی نیست، زیرا هر کسی با دیگری متفاوت است.

صنعت مد نیز الگوی ناسالم دیگری برای جوانان است زیرا مدل های آنها به شکل عجیبی لاغر هستند.

این در حالی است که بسیاری از این مدل ها ساعت های زیادی از روز را به ورزش کردن اختصاص می دهند

که انجام آن برای یک فرد عادی با مشغله های معمول امکان پذیر نیست.

تغییرات بدنی ناشی از افزایش سن نیز می توانند بر تصویر ذهنی از بدن تاثیر بگذارند.

بیماری و تصادف نیز بر تصویر ما از بدنمان اثر دارند. زنی که دچار سرطان سینه شده است،

احتمالا بیشتر از قبل نسبت به ظاهر اندام خود حساس می شود.

ناامنی عاطفی نیز فرد را مستعد داشتن تصویر ذهنی منفی از بدن خود می کند.

افکار و احساسات منفی که در اثر تعامل با دیگران در ما نفوذ می کنند از دیگر علل داشتن تصویر منفی از بدن خود است.

 

آیا زنان بیشتر از مردان از بدن خود ناراضی هستند؟

معمولا این طور تصور می شود که زنان بیشتر از مردان از بدن خود ناراضی هستند.

با این حال، مطالعات بر روی ظاهر نشان می دهد که ۹۵ درصد از مردان از بخشی از بدن خود ناراضی هستند.

در واقع، نتایج نشان می دهد مشابهت های زیادی در زمینه تصویر ذهنی از بدن بین مردان و زنان وجود دارد.

نکاتی برای بهبود تصویر ذهنی از بدن:

برای بهبود احساستان نسبت به بدن خود از نکات زیر استفاده کنید:

هر کاری که برای بدنتان خوب است را انجام دهید: شنا کنید، پیاده روی کنید، آواز بخوانید و هر چیز دیگری.

۱۰ مورد از چیزهایی را که در مورد بدن خود دوست دارید بنویسید و در جایی جلوی چشمتان قرار دهید.

به یاد داشته باشید که زیبایی شما فقط در گرو ظاهر شما نیست.

خود را در آیینه به عنوان یک کل ببینید، نه فقط یک دماغ یا ران بزرگ.

خوش بین باشید، جملات منفی را با جملات مثبت عوض کنید.

لباس های راحتی بپوشید که در آنها زیبا هستید.

از انتقاد کردن در مورد تصاویر افراد در رسانه و مجلات خودداری کنید.

زمانی از روز را به ورزش کردن اختصاص دهید. ورزش کردن اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد،

به کنترل وزن و سایز بدن کمک می کند و استرس و اضطراب را از شما دور می کند.

از حرف زدن در مورد چاقی و عیوب ظاهری خودداری کنید و به دوستان خود نیز تذکر دهید.

کاری برای بدنتان انجام دهید که به زیبایی آن کمک می کند، برای مثال کوتاه کردن مو، یا رفتن به سالن ماساژ.


نکات مهمی که در مورد جلسات مشاوره باید حتما بدانید


اگر همین الآن از شما بپرسم که آیا سلامتی‌تان برایتان مهم است یا خیر چه پاسخی

می دهید؟ احتمالا به نظرتان این سوال چندان خردمندانه نمی آید. شاید با خودتان

فکر کنید که چه کسی می تواند نسبت به درد کشیدن خودش بی تفاوت باشد؟ اما

عجیب تر آن  است که هنوز انسان های بسیاری هستند که در مورد دردهای روحی

خود کاملا بی تفاوت هستند. یا  شاید تعبیر بهتر این باشد که نمی دانند دردهای روحی

هم درمان دارند. این افراد سالیان سال با زخم های کهنه و نو زندگی می کنند و بار

درد این زخم ها را به دوش می کشند. بی آنکه بدانند برای این دردها هم درمانی

وجود دارد و انسان های زیادی عمر ارزشمند خود را صرف یافتن درمان این دردها کرده اند.

البته خوشبختانه قشر آگاه و تحصیلکرده ی جامعه کمتر در معرض این آسیب حاصل

از عدم آگاهی قرار دارند. اما باز هم شاید عده ی کمی از افراد باشند که بدانند شعار

پیشگیری بهتر از درمان تنها منوط به جسم و فیزیک نمی شود. در واقع درمان بیماری های

روحی تنها بخشی از رسالت مشاوران و روانشناسان است. یعنی در مورد روح و روان

هم خیلی بهتر است که قبل از آنکه دچار اختلال شویم با روش های پیشگیرانه از سلامت روان خود حفاظت کنیم.

پیشتر از اینها می گفتند که عقل سالم در بدن سالم است. اما رفته رفته محققان

به یافته های جالبی رسیدند که نشان می داد این رابطه یک طرفه نیست. یعنی یک

بدن سالم نیز به عقل سالم نیاز دارد. واضح تر بگویم: امروزه ثابت شده است که

بسیاری از بیماری های جسمی ریشه در مشکلات ذهنی و روانی دارد. مانند فردی که

ممکن است به دلیل یک حادثه ی ناراحت کننده اصطلاحا دچار اختلالات جسمانی

شکل می شود و مشکلات فیزیکی مانند اختلالات گوارشی برای او اتفاق می افتد

که حل آن نیازمند حل مسئله ی ذهنی شان است.

چه کسانی باید به مشاور مراجعه کنند؟

همانطور که پیش از این گفته شد، پیشگیری همیشه بهتر، آسان تر و کم هزینه تر از درمان

است. امروزه در جوامع تحصیلکرده و پیشرفته مراجعه به روانشناس مختص افرادی که

معضل و مشکل روحی دارند نیست بلکه عموما مراجعه به مشاور و مشورت با وی امری

عادی تلقی می شود و همه ی مردم و به خصوص کسانی که دارای دغدغه ی روزانه هستند،

هر چند وقت یک بار با مراجعه به یک مشاور از دل مشغولی های خود کاسته و درباره مسائل

روزانه خود سخن می گویند. آنها در مراحل مختلف زندگی خود از بلوغ گرفته تا انتخاب همسر

و پرورش فرزندان از متخصصین این زمینه مشورت می گیرند. در حالی که متاسفانه در برخی

جوامع که فرهنگ استفاده از خدمات روانشناسی هنوز جا نیفتاده است، تصور می شود که فقط

روانی ها به روانشناس مراجعه می کنند و انسان ها عموما در مراحل مختلف زندگی از خاله و

دایی و عمه و عمو و همسایه و همکار مشورت می گیرند.

چه نکاتی در استفاده از خدمات روانشناسی و مشاوره باید رعایت شوند؟

سوالی از شما می پرسم: هنگامی که دندان درد دارید اگر بهترین پزشک متخصص زنان و

زایمان در نزدیکی شما باشد، آیا برای درد دندانتان به او مراجعه می کنید؟ سوال عجیبی بود؟

افرادی که برای مشورت و یا حل مشکلات خود به اولین مشاور یا روانشناسی که سراغ دارند

مراجعه می کنند مصداق همین مثال هستند. روانشناسان نیز هرکدام علاوه بر دانش عمومی

که دارند در یک یا چند زمینه ی خاص دارای تخصص هستند. بنابر این اگر برای موضوع زوج

نیاز به کمک روانشناس دارید درست این است که به یک زوج درمان گر مراجعه کنید نه کسی

که در فرزندپروری تخصص دارد. نیازی به توضیح نیست که در این جا هم مانند مراجعه به

پزشک باید تجربه و تخصص روانشناس را حتما در نظر گرفت و به هر کسی که صرفا نام روانشناس را به دنبال اسم خود می کشد مراجعه نکرد.

نکته ی بسیار مهم دیگر در امر مشاوره و روانشناسی این است که نباید عجول باشید. گاهی

اوقات حل برخی مسایل نیازمند صبر و شکیبایی در استمرار جلسات مشاوره است. تجربه ی

مشترک بسیاری از کسانی که برای حل مشکل به روانشناس مراجعه می کنند این است که

بعد یکی دو جلسه که احساس بهتری نسبت به قبل پیدا می کنند، جلسات را رها می کنند.

این کار بسیار اشتباهی است و معنی ساده ی آن این است که تمام وقت و هزینه ای که تا

به این مرحله صرف کرده بودند را با این کار هدر می دهند. البته همیشه هم این طور نیست

که جلسات مشاوره یا روانشناسی به صورت دوره های بلند مدت باشد، گاهی تنها یک یا دو

جلسه کفایت می کند که این مورد بستگی به موضوع مورد مشاوره و روش حل آن دارد و

با توجه به نظر روانشناس متخصص روشن می شود.

فراموش نکنید که یک روانشناس خوب لزوما کسی نیست که به شما مشق و تکلیف زیاد بدهد.

روش های مختلف و متفاوتی برای حل مشکلات مختلف وجود دارد که در برخی از آنها روانشناس

به مراجع تکلیف و مشق می دهند و در برخی خیر. این تصور نادرست را متاسفانه خیلی ها در

مراجعه به پزشک هم دارند. در نگاه آنها پزشکی کاردرست است که آنها را با یک کیسه پر از دارو

روانه ی خانه کند. بعلاوه نباید تصور کرد که اگر در یک جلسه ی مشاوره، مشاور تنها به سخنان

شما گوش داد و صحبتی نکرد آن جلسه مفید فایده نبوده. بسیاری از افراد این گله را می کنند

که به مشاور مراجعه کردم، پول دادم و فقط خودم حرف زدم. تاکید می کنم، یکی از ویژگی های

یک روانشناس و مشاور خوب این است که شنونده ی خوبی باشد. چرا که از راه شنیدن است که

می تواند مسائل شما را به درستی ریشه یابی و حل کند