متوسط ۹درصد سالمندان کشورمان به تنهایی زندگی می کنند و این آمار
درمورد مردان سالمند، بمراتب بیشتر و بالاتر از زنان سالمند است.
باید آندسته از سالمندانی را که ولو همراه همسر خود اما دور از فرزندان، زندگی می نمایند
را نیز «سالمندان تنها» بدانیم و بالطبع با چنین نگرشی، تعداد «سالمندان تنها» تنها در
کشور بسیار بیشتر از آمار اعلام شده خواهد بود.
بر میانگین طول عمر و میزان امید به زندگی فرد تأثیر شگرف می گذارد و طبیعی است
که توجه علمی و دقیق به واقعیات دوران سالمندی بویژه «سالمندان تنها» و نیاز عاطفی
و روانی آنها به حضور در کنار خانواده باید در برنامه ریزی و سیاستگذاری نظام سلامت
کشور مدنظر قرار گیرد.
غافل ماند. متأسفانه در جامعه ما و فرهنگ عمومی کشورمان، مردان سالمند نسبت به
زنان سالمند کمتر مورد توجه بوده و گاه مورد بی مهری قرار می گیرند و حساسیت خانواده ها
نسبت به تنها ماندن زنان سالمند بیشتر و مشارکت و همکاری آنها در رفع این معضل بیشتر است.
آنچه گفته شد یک روی سکه است و روی دیگر سکه هم مهم و قابل توجه است.
با بالارفتن و گسترش سطح خدمات بهداشتی و درمانی کشور و ارتقاء شاخصهای سلامت
و بهداشت کشور، «میانگین طول عمر» و «میزان امید به زندگی» مردم بالارفته و این تغییر
نه تنها در آمارهای مستدل و رسمی کشور محسوس و مشخص است، بلکه از آن بعنوان
نماد و نشانه ای از موفقیت نسبی مدیریت سلامت کشور یاد می شود. در نتیجه این تغییر
با بالارفتن میانگین طول عمر افراد جامعه، آمار کلی سالمندان کشور روند صعودی یافته و ما
به تدریج با جمعیت رو به افزایش سالمندان مواجه هستیم.
از سوی دیگر در آینده سهم سالمندان از هرم جمعیت کشور هم بیشتر خواهد شد، چراکه
با کنترل رشد جمعیت کشور و کاهش نسبی موالید. به تدریج از سهم جمعیت جوان کشور
کاسته و به نسبت میانسالان و سالمندان جامعه افزوده خواهد شد. بعبارت دیگر، جامعه شدیداً
جوان امروز ما در دهه های آینده و روزگاری نه چندان دور، به جامعه ای نسبتاً مسن تر تبدیل خواهدشد.
از یک سو و در نتیجه اقدامات ارزشمندی که در راستای کنترل نرخ رشد جمعیت شده و از
سوی دیگر بعلت تنگناهای دیگری مانند دشوار شدن شرایط و امکان ازدواج، بالارفتن سن ازدواج،
مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… که متأسفانه از واقعیات تلخ جامعه هستند، متوسط
تعداد فرزندان در خانواده ایرانی بوضوح کاهش و روند نزولی یافته است و برخلاف سالهای قبل که
خانواده هایی با تعداد بالای فرزند بوفور دیده می شد،
براساس تحلیلهای پیش گفته تغییرات جمعیتی کشورمان به گونه ای است که:
اولاً، با بالارفتن میزان امید به زندگی، جمعیت سالمندان روند فزاینده ای خواهد داشت.
ثانیاً، بعلت کنترل جمعت، سهم و نسبت سالمندان از جمعیت کل کشور بیشتر خواهد شد.
ثالثاً، با کاهش تعداد فرزندان هر خانواده، احتمال تنها ماندن سالمندان نیز بیشتر خواهد بود.
خلاصه آنکه جمعیت ۹درصدی کنونی «سالمندان تنها» در سالهای آینده بطور واضحی بیشتر خواهد
بود و این واقعیتی است مدیریت کلان کشور بخصوص سیستم متولی سلامت کشور باید بطور
جدی بدان توجه داشته باشد و آن را از اولویتهای خود قرار دهد.
– اهتمام بیشتر به طب سالمندان و تربیت و آموزش پرسنل متخصص و تأسیس کلینیکها و مراکز
درمانی و توانبخشی خاص سالمندان و جذب توانمندیهای بخش خصوصی به این حوزه
– فرهنگ سازی و آموزش عمومی و خانواده ها با تکیه بر تقویت روابط عاطفی میان فرزندان و
نویسنده: دکتر محمدجعفر طالب پور
منبع :پزشکان بدون مرز